یک استاد دانشگاه معتقد است که وقتی اجزای اکوسیستم کشور را کنار هم میگذاریم عموما با جزیره مواجه میشویم نه با یک کشور واحد.
تا زمانی که هم افزایی میان نهادهای آموزشی نباشد و کودکان خود را با مهارتهای نرم زندگی که لازمه تفکر کارآفرینی است بزرگ نکنیم نمیتوانیم اکوسیستم کارآفرینی را شکل دهیم.
یک استاد دانشگاه معتقد است که وقتی اجزای اکوسیستم کشور را کنار هم میگذاریم عموما با جزیره مواجه میشویم نه با یک کشور واحد.ما جزیرههای مجزا هستیم با منویات جداگانه،خاستگاههای جداگانه و ادعاهای جداگانه که به هم متصل نمیشود و طبیعتا خروجی مناسبی هم ندارد هرچند اقداماتی، به ویژه در حوزه شرکتهای دانش بنیان و استارت آپها در حال انجام است.
به گزارش ندای تجن– سعیدمحمدپور دانش آموخته رشته کارآفرینی است، سابقه تدریس در دانشگاههای مختلف استان را از سال 92 در رزومه خود دارد و هماکنون استاد دانشگاه پیام نور شهرستان های تنکابن و رامسر است؛ وی از سال 86 در زمینه آموزش و ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه با نهادها و دستگاههای اجرایی و اقشار مختلف مردم همکاری داشته است و مرکز مشاوره، اطلاع رسانی و خدمات کارآفرینی مهام تبرستان را در شهرستان تنکابن راهاندازی کرده است.
خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ندای تجن، گفتو گویی درباره موضوع کارآفرینی و اهمیت ترویج آن در جامعه با ایشان داشته است که در متن زیر میخوانید:
1:کارآفرینی چه تعریفی دارد؟
کارآفرینی را نمی شود در یک جمله محدود کرد، در واقع یک فرآیند است که در آن اتفاقات و فعالیتهایی انجام میشود که منجر به جریان تازهتر از یک حوزه میشود، فردکارآفرین فرصتها را شناسایی و با خلاقیت خود ایده جدیدی را مطرح میکند و بعد از آن به دنبال منابع و امکانات و هرچه برای عملی کردن ایده نیاز است می رود و در نهایت با علم به اینکه می داند این فرآیند یا همان کار ریسک و خطرات خاص خودش را دارد دست به اقدام می زند،این فرآیند کارآفرینی و به فرد انجام دهنده کارآفرین میگوییم.
امروز کارآفرینی به معنای ارزشآفرینی و خط شکنی است، کسانی که فعالیتهای تازه تری در حوزههای مختلف انجام میدهند «درواقع هرچه به ذهن میرسد و یک مسئله است و افرادی که برای حل آن مسئله میآیند» کارآفرین هستند.
خلاقیت، خط شکنی ، فرصت یابی و فرصت شناسی از ویژگیهای کارآفرینان است ، به عبارتی آنان رویاپردازان عملگرا هستند ،به شدت دنبال سطح بالاتر و ارضا ناپذیر هستند وممکن است بارها و بارها فرآیندهای متفاوت را تجربه کنندولزوما قرار نیست در یک حوزه باشند.
به عقیده خودم کارآفرینان همه حواس پنجگانه را به کارمی گیرند، نگاه جزیی دارند و هرجا نیاز باشد کلیت را میبینند، گوش حساس و شامه وحس چشایی تیز دارند؛کارآفرینان از همه ویژگیهای یک انسان به خوبی استفاده میکنندو نسبت به بقیه انسانها هوشیارتر هستند.
البته امروز تعریف کارآفرینی مساوی اشتغال زایی شده است در حالی که کارآفرینی میتواند منجر به اشتغال شود و میتواند به توسعه اشتغال کمک کند اما کارآفرینی لزوما قرار نیست به ایجاد اشتغال کمک کند بلکه گاهی اوقات جریان اشتغال را بهبود میبخشد، گاهی اوقات بهرهوری را افزایش می دهد گاهی اوقات ظرفیت کار را افزایش می دهداما حتما به توسعه اقتصادی کمک میکند.
دنیای امروز متکی به یک فرد نیست و با مجموعهای از افراد شکل گرفته و کارهایش را پیش می بردو کارآفرینان به شدت انسانهای معتقد به بهرهگیری از خرد جمعی هستند؛ فرد کارآفرین مستقل هست اما به دنبال استفاده از انسان های قوی یا تیم قوی است و با یک مجموعه قوی، ایدههایش را پیش میبرد.
2:ادارات و نهادهای بسیاری در حوزه ترویج فرهنگ کارآفرینی مسئولیت تعریف کردهاند و فعالیت دارند اما متاسفانه موازی کاری در میان فعالیت آنها دیده میشود و همین موضوع سبب شده تا اکوسیستم کارآفرینی در کشور شکل نگیرد، راهکار شما چیست؟
ابتدا درباره اکوسیستم کارآفرینی توضیح می دهم ؛باید بدانیم که کارآفرینی در خلاء شکل نمیگیرد، به نظر میرسد که فعالیت در کشور ما براساس طراحی اکوسیستم کارآفرینی نیست و بیشتر مبتنی بر حرکات جرقه گونه و شهابی است ، مبتنی برفرد هست تا سیستم و یکی از بزرگترین آسیبهای ما در این حوزه همین فردنگری است.
امروز در دنیا، اکوسیستم مهم است به طوری که یکسری از نهادهای تصمیم گیر و یک سری پشتیبان و یک سری ترویجی و اطلاع رسانی هستند؛ در کشور ما وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یک نهاد تصمیم گیر است، نقش آموزش و پرورش کجا قرار دارد، جایگاه رسانهها کجاست و همین طور خانواده.
ساختار ایجادکسب و کار و فرآیند خلاق محور کجا تعریف شده است.وقتی این اجزا را کنار هم میگذاریم عموما با جزیره مواجه میشویم نه با یک کشور واحد.ما جزیرههای مجزا هستیم با منویات جداگانه،خاستگاههای جداگانه و ادعاهای جداگانه که به هم متصل نمیشود و طبیعتا خروجی مناسبی هم ندارد هرچند اقداماتی، به ویژه در حوزه شرکتهای دانش بنیان و استارت آپها در حال انجام است اما اگر قرار است اتفاقی پایدار رخ دهد ریشه آن در ساختار آموزش محور است آن جایی که آموزش باید ورود یابد و پایه آن در آموزش و پرورش است
بیش از 11سال است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر روی حوزه کارآفرینی ، سیاستها و اهداف آن دست گذاشته است اما چقدر ساختار آموزش و پرورش ما مبتنی بر نگاه کارآفرینانه است؟
میتوان گفت اقدامات در حوزه کارآفرینی بسیار کند است و سرعت تغییر در دنیا بسیار بسیار سریعتر است و تا مادامی که اینطور باشد ما عقب میمانیم، ما همیشه باید چوب تغییر را در ساختارهای متفاوت خودمان بخوریم که خروجی اصلی آن در حوزه اقتصاد نمایان است.
پیشنهاد بنده این است که اکوسیستم نهادهای آموزشی باید نقش پررنگ تری داشته باشند و هم افزایی میان نهادهای آموزشی مانند وزارت آموزش و پرورش، سازمان فنی و حرفهای و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برقرار باشد و هم پوشانی داشته باشند که متاسفانه ندارند .
بعد از آموزش ، موضوع دوم حوزه ترویج است،آیا در محیط پیرامون شهری تصویر یک کارآفرین را میبینید،کارآفرینان برتر که معرفی می شوند را مردم چقدر می شناسند!تفکر مردم درباره فرد کارآفرین چگونه است؟
یکی ازبزرگترین آسیب ها همین است نمیگوییم اتفاقی انجام نشده است بلکه این اقدامات جزیرهای بوده و مانند یک شهاب آمده و رفته است.لازم است که متولی بخشی برای هر قسمت مشخص شودما شبکه بازار داریم برنامه پایش و میدان را برای معرفی تهیه کردیم،آیا همه این ها کارآفرینی هستند، خیر،شاید بسیاری از آنها در حوزه کسب و کار باشند
همان طور که می دانید عدم ثبات در فضای کارآفرینی بالاست، کارآفرینی صفت و ویژگی دائمی نیست اما در ایران همه با همان فضا حرکت میکنند و جلو میروند، لزومی ندارد که ما همیشه کارآفرین باشیم بسیاری از کارآفرینها به سمت بیزنس حرکت کردند و این با نگاه کارآفرینی متفاوت است.
3:در صحبتهای خودتان به نقش رسانهها اشاره کردید، آنها چطور میتوانند به این حوزه ورود یابند؟
رسانه ها عناصر مهم اکوسیستم کارآفرینی هستند،در کارآفرینی بهتر است که نگاه منفعت طلبانه کمتر وجود داشته باشد و فعالان رسانه ای نگاه بیزنسی به حوزه کارآفرینی نداشته باشند
در واقع چون نگاه کارآفرینانه در کشور وجود ندارد این نگاه منفعت طلبانه غالب است، وگرنه مطبوعات ما هم میتوانند وارد این حوزه شوند و منابع اقتصادی و مالی خود را تامین کنند؛اما صحبت این است که هیچ ساختاری برای معرفی فرآیندهای کارآفرینانه تعریف نکردیم که انسجام داشته باشد که علت آن بخشی به رسانه و بخشی هم به آموزش و پرورش ، دانشگاهها و سایرنهادها باز میگردد.
بسیار مفید است که در ایام دهه فجر شهدای حوزههای مختلف معرفی میشوند اما کجا درباره کارآفرینی الگوسازی کردیم،وقتی الگوسازی نمیکنیم مشخص هست که سایر الگوها وارد میشود.کارآفرینی هرگز از پایین به بالا نیست اما امروز در کشور ما از پایین به بالا است
اما کارآفرینی در جایی که حرف از توسعه میشود نگاه مداخله نهادی یعنی تسهیلگری و سازو کارهایی که جریانسازی کارآفرینانه را تسهیل کند به جای اینکه موازی کاری کند در آن مطرح میشود ، اما از بالا به پایین تعریف میشود این همان خطایی است که در کشور در حال رخ دادن است؛جالب این که فعالیتهای فردی که در حوزه کارآفرینی انجام میشود را به اسم اداره یا نهادمینویسند، این همان خلاء هست که اجازه شکلگیری جریان کارآفرینی را نمیدهد.
نقش رسانه اینجا مشخص است رسانه باید این نقش را پررنگتر کند و استمرار دهد ما نیازمند فرهنگسازی هستیم، در نهادهای رسمی مقررات، چارچوبها و قوانین داریم و در کنار آن زیرساختها به عنوان نمونه اینترنتی هم نقش دارند اما هنوز کامل نیستند.
لازم است که سرمایه انسانی را تقسیم بندی کنیم ببینیم نیروهای ما چقدر نگاه کارآفرینی دارند؟ این وسط اقدامات خوبی، مانند شرکتهای دانش بنیان و مراکز رشد و شتاب دهندهها و غیره در حال فعالیت و کمک هستند اما جالب است وقتی چتر آنان بزرگتر میشود نهادهای دیگر مداخله می کنند.
همان طور که قبلا گفتم فرآیند کارآفرینی یک اکوسیستم است که در این فرآیند حتما یک نهاد مداخله گر باید وجود داشته باشدو فضا حتما از بالا به پایین است ؛در این اکوسیستم بخش های مختلفی نقش دارند، بخشی بازار و تسهیل دسترسی به بازار ،بخشی هم قواعد، مقررات، چارچوبها، مبادلات و مباحث مشابه آن در این حوزه است
درکنار آن نقش دانشگاهها وآموزشهای مبتنی برکارآفرینی مطرح است، نهادهای قانونگذار ما هم به اندازه خود سهم دارند و قوانینی برای سهولت کسب و کار نیازداریم ؛تعریف از کسب و کار در قانون مشکل دارد و کسب و کار تخصصی را عادی می بیند.
لازم است که در حوزه کارآفرینی به فرماندهی واحد برسیم، به نظر میرسد اگر مسئولیت کارآفرینی برعهده وزات تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار گیرد، تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد اما باز موفقیت فعالیتهای این حوزه به نگاه کارآفرینانه بازمی گردد که دوباره به بحث آموزش بازمیگردیم.
4:شما در صحبتهای خودتان درباره نقش دانشگاهها در ترویج فرهنگ کارآفرینی گفتید، شرایط کنونی آنان در این فرآیند چگونه است؟
هنوز دانشگاههای ما نیازمحور نشدند و رویکردهای تفکری ما مربوط به گذشته است و بسیاری از اتفاقات ناشی از اجبار زمان و تاریخ است یعنی ناچاریم وارد شویم وگرنه حذف میشویم ، پس لازم است برای اینکه ناآگاهانه وارد اجبار نوشیم آموزش ببینیم
سطح رشد شرکتهای دانش بنیان بسیار امید بخش است اما اگر در چارچوب مشخصی شکل نگیرد و طول زنجیره ارزش کسبو کار کامل نشود ما نمیتوانیم نتایج مطلوب بگیریم و همان جبری میشود که در آن قرار داریم و به خاطر آن جبر باید کار را انجام دهیم.
سالهاست که در حوزه سبک زندگی کارآفرینانه با نهادهای مختلف همکاری داشتم ، فعالیتهای کارآفرینی کردیم و برای ترویج سبک زندگی کارآفرینانه به تکتک شهرستانها رفتیم؛ اعتقاد دارم که نیاز نیست حتما همه کارآفرین شوند بلکه مملکت به همه افراد در شغلهای مختلف نیاز داردو ما تفکر کارآفرینانه برایمان مهم است.
در واقع وقتی مهارتهای نرم، مانند: پرسشگری، تفکر خلاقانه، تیم سازی، مدیریت زمان، تصمیم گیری، حل مسئله، مشاهده گری، توانایی تفکر فعال، فن بیان، گفتگو کردن، شنیدن، نقدپذیری درفرآیندهای کارآفرینانه را به کودکان آموزش دهیم آن وقت می توانیم مدعی شویم که سیستم کارآفرینی راهاندازی کردیم.
5:در مرکز مشاوره، اطلاع رسانی و کارآفرینی مهام تبرستان چه خدماتی ارائه میدهید؟
با توجه به اینکه تربیت نسل کارآفرین برای آینده دارای اهمیت است مرکز مشاوره ، اطلاع رسانی و کارآفرینی مهام تبرستان با همین دیدگاه در مرکزیت شهرستان تنکابن آغاز به کار کردکه عمده تمرکز ما بر روی آموزش است و
نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوان را در شمال کشور راه اندازی کردیم که جایگاه دوم را در ایران دارد. در فرآیند آموزشی باشگاه از روشهای نوین دنیا الگوپذیری و سپس در استان بومی سازی شده است.نوجوانانی که در باشگاه کارآفرینان آموزش میبینند ممکن است کارآفرین نشوند اما با یک تفکر کارآفرینی «خلاق محور» در شغل آینده فعالیت میکنند .
نخستین مرکز و مجموعه هستیم که کانون خیرین کارآفرین را ایجاد کردیم و به بخش کارآفرینی واشتغال کمکهای مادی و معنوی می کنیم و به افراد می آموزیم تا ماهیگیری کنند این مجموعه مهرمهام که با همکاری کمیته امداد امام خمینی ره در حال فعالیت است.
مجموعه دیگری با عنوان «مهام بانو» کانون بانوان کارآفرین است و با هدف هم افزایی و مشارکت هدفمندو فعال بانوان در حوزه کسب و کار به ویژه مشاغل خانگی و کمک به ارتقای سطح فعالیت های آنان شکل گرفته که در زمینه های مختلف آموزشی ، بازار، تبلیغات و فروش، تیم سازی و کار مشارکتی و حتی حمایت های مالی و ساختاری فعالیت می کند.
در کنار آن رسانه اختصاصی کارآفرینی با نام «کاراشو»در حال راه اندازی است و مدرسه کارآفرینی، گلخانه ومرکز مشاوره گردشگری با عنوان مهام راه اندازی کردیم.عقیده داریم که اگر قرار است اتفاقی بیفتد از آدمها شروع میشود، آدمها را بسازیم میتوانیم اتفاق خوب رقم بزنیم.
.
گفت و گو:نداکلائی