ذهن جامعه مکدر شد
ذهن جامعه مکدر شد
مسلما نحوه ارشاد و راهنمایی با برگزاری دورهمی‌های دوستانه ، کلاس‌های مهارت‌های زندگی و ارزش‌های فردی در جامعه شاید با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی در جامعه در مدت زمان طولانی‌تری بازخورد داشته باشد اما به صورت ریشه‌ای با این موضوع برخورد می شود و جلوی رشد پوشیدن لباس نامناسب و نامتعارف را می‌گیرد: در نهایت این روش چون با آموزش مهارت‌های نرم در جامعه همراه است، از اجرای گشت ارشاد توسط نیروی انتظامی مثمرثمرتر خواهد بود.


یادداشت:نداکلائی -اگر اندکی در اخبار ارسالی از نیروی انتظامی دقیق شوید متوجه می شوید که عمده اخبار نیروی انتظامی کشور در حوزه دستگیری سارقان، معتادان و …است، مسلما این امری طبیعی است چون وظیفه این قشر رسیدگی به شرایط بحران ،دستگیری اراذل و اوباش است و متناسب با آن آموزش دیده است..
اما نیروی انتظامی وظیفه پیشگیری از جرم هم دارد که متاسفانه گاهی خیلی خیلی به تنهایی باید آن را انجام دهد و متاسفانه در شرایطی که برخورد با اراذل و اوباش و بزهکاران روحیه ماموران را خشن کرده است، عده ای مسئول ناآگاه به این نهاد مسئولیت «گشت ارشاد »را می‌سپارند؛گشتی که در ظاهر وظیفه برقراری حفظ امنیت و آرامش و آموزش درباره رعایت حجاب را بر عهده دارد.
اما در اینجا آیا می توان از گشتی که چند نیروی انتظامی خسته و بی حوصله با عنوان ارشاد نامگداری شده، انتظار معجزه داشت.
آن هم گشتی که در سال‌های گذشته امتحان خود را پس داده است و نه تنها فایده‌ای در برنداشته بلکه به دوری مردم از دوستی با نیروی انتظامی انجامیده است؛شاید روزی فرزندان ما شعر( شب‌ها که ما می‌خوابیم، آقا پلیس بیداره)را با لبخند و شادی می‌خواندند اما در طول سال‌های اخیر دیگر معنا و مفهوم این شعر کم رنگ شده است.
یامتاسفانه در جایی که بهتر هست از پلیس به عنوان قهرمانی برای امنیت جامعه یاد کنیم، نام آن با ناله مادری برای جلوگیری از بردن دخترش با گشت ارشاد یا فوت دختری در دامان گشت ارشاد عجین شده است.
این عجین شدن شاید چند روزی در صدر اخبار باشد و با خبرداغ دیگر از رسانه‌ها پاک شود، اما در ذهن دختران و پسران ،پدران و مادران جامعه می ماند و چه بد، چه بد که خاطره‌ای تلخ جایگزین شیرینی‌های اشعار همیاری پلیس، شب‌ها که می خوابیم آقا پلیس بیداره و …..می شود.
بی شک سردمداران و عوامل برقرارکننده گشت ارشاد باید بدانند که نه تنها جامعه را به سوی برقراری امنیت و رعایت قانون سوق ندادند بلکه نام و آوازه خوش نیروی انتظامی را لکه دار کردند و خاطره تلخ مرگ در آغوش امنیت را در ذهن‌ها حک کردند.

متاسفانه در اینجا ناآگاهی و بی توجهی  نیروی انتظامی به مکدر شدن روحیه جامعه بیش از پیش نمود یافته است چه بسا بهتر بود در زمان دستگیری مهسا امینی و بی حالی او فیلم آن در فضای مجازی رسانه‌ای می شد اما این نهاد صرفا نشان دادن فیلم به خانواده این بیمار را کافی دانست و متاسفانه پس از درگذشت مهسا امینی اقدام به رسانه‌ای کردن فیلم لحظه ورود او به محل کلاس پلیس امنیت اخلاقی کرد تا در ظاهر جلوی هجمه رسانه‌ای را بگیرد اما آه و فغان ازدست دادن این جوان با نمایش یک فیلم با وجود مگدر شدن جسم و روح جامعه تسکین نمی‌یابد وذهن مردم نسبت به عملکرد این نهاد که ایجادکننده امنیت است، خدشه دار شده است.

در چنین شرایطی شایسته است که شیوه فرهنگ سازی درباره رعایت حجاب در جامعه تغییر کند و به طریقه درست و با همکاری نهادها و تشکل‌های مردم نهاد در کنار نهادهای انتظامی باشدبه طوری که نیروی انتظامی برای شرایط بحرانی فراخوانده شود.

مسلما نحوه ارشاد و راهنمایی با برگزاری دورهمی‌های دوستانه ، کلاس‌های مهارت‌های زندگی و ارزش‌های فردی در جامعه شاید با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی در جامعه در مدت زمان طولانی‌تری بازخورد داشته باشد اما به صورت ریشه‌ای با این موضوع برخورد می شود و جلوی رشد پوشیدن لباس نامناسب و نامتعارف را می‌گیرد: در نهایت این روش چون با آموزش مهارت‌های نرم در جامعه همراه است، از اجرای گشت ارشاد توسط نیروی انتظامی مثمرثمرتر خواهد بود.

در پایان این نگارش از خداوند بزرگ  آرامش جامعه را در برابر اخبار نامناسب این روزها طلب می کنیم.