مفاهیم و مفاهمه
مفاهیم و مفاهمه
با مرور این مفاهیم و تعاریف ، آشکار است که رخدادهای هفته‌های اخیر کشور، نه شورش، نه آشوب و نه انقلاب است، بلکه آشکارا ماهیت «جنبش اجتماعی اصلاحی» دارد؛ هر چند عوامل و متغیرهایی از خارج در آن ورود کرده‌اند، اما شأن نزول و نقطه مبدأ آن، درخواست اصلاح برخی رویکردها و قوانین (مانند گشت ارشاد) بوده است. اگر با چنین نگاهی به این رخدادها بنگریم، نوع و سطح برخورد با آن دچار تغییر ماهوی خواهد شد و چه بساهمین امر، به مفاهمه طرفین و ایجاد آرامش پایدار کمک کنند…

به گزارش ندای تجن-علیرضا خانی در روزنامه اطلاعات نوشت:در سر مقاله قبل، برای آگاهی خوانندگان از تفاوت نسل‌ها و ویژگی‌های هر نسل به بررسی شاخص‌ها و مشخصه‌های نسل‌ها از آغاز قرن بیستم تا زمان حاضر پرداختیم که با استقبال خوانندگان مواجه شد.
اعتراضات و حرکت اجتماعی که چند هفته‌ای است در کشور جریان دارد از طرف حاکمیت، معترضان و مخالفان، نام‌های مختلفی را بر خود گرفته است. طیف نام‌هایی که از دو سر جریان بر آن گذارده شده از اعتراض و اغتشاش و آشوب تا جنبش اجتماعی و شورش و حتی انقلاب. به نظر می‌رسد نه تنها مخاطب عام و خوانندگان مطبوعات، بلکه پاره‌ای اهل فن و مسئولان و متولیان امر نیز، هنوز به درستی تفاوت این واژگان را نمی‌دانند و بعضاً به عنوان کلمات مترادف(!) به کار می‌برند. به همین دلیل، برآنم که در این ستون و متناسب با نیاز روز، به صورت دقیق و علمی اما به زبان ساده مفاهیم فوق را شرح دهم و شناخت درستی یا نادرستی انتساب هر یک از مفاهیم به اتفاقات جاری را بر عهده خواننده بگذارم.
جنبش اجتماعی (Social movement): رایج‌ترین شکل فعالیت اجتماعی غیرمتعارف جنبش اجتماعی است. جنبش اجتماعی با جنبش انقلابی کاملاً متفاوت است. جنبش اجتماعی، تلاشی جمعی برای پیشبرد علائق مشترک یا تحقق اهداف مشترک با کنشی خارج از نهاد‌های مرسوم است. در جامعه مدرن جنبش‌های اجتماعی گوناگونی وجود دارد که برخی پایدارند و برخی مقطعی و گذرا. برخی از جنبش‌های اجتماعی در چارچوب قانون کشور عمل می‌کنند ولی برخی به صورت شبکه‌ای از گروه‌های غیرقانونی و به هم وصل شده.
جنبش اجتماعی اغلب به قصد ایجاد تغییر در امور عمومی مانند بسط حقوق مدنی به بخشی از جامعه پا می‌گیرد. گاه در برابر آن جنبش اجتماعی مخالفی نیز به وجود می‌آید. فی‌المثل جنبش طرفداران سقط جنین و جنبش مخالفان سقط جنین در غرب.
هربرت بلومر درباره جنبش اجتماعی می‌گوید: «جنبش‌های اجتماعی را می‌توان فعالیتی جمعی برای ایجاد نظم جدیدی در زندگی به شمار آورد. جنبش‌های اجتماعی در اوضاع ناآرام پا می‌گیرد و نیروی محرک خود را از طرفی از نارضایتی از شکل جاری زندگی کسب می‌کند و از طرف دیگر از امید به طرز زندگی جدید. کار جنبش اجتماعی ترسیم ظهور نظم جدید زندگی است. جنبش اجتماعی در بادی امر آشفته و بی‌نظم و بی‌شکل است و رفتار جمعی‌اش حالت بی‌شکل دارد اما به تدریج خصوصیات جامعه مادر را به خود می‌گیرد…»
جنبش‌های اجتماعی خود به سه دسته تقسیم می‌شوند:
۱ـ جنبش‌های اصلاحی (reformist movements) این جنبش یک حرکت اجتماعی نسبتاً سازمان‌یافته است که هدف آن ایجاد اصلاحات ساختاری در بُعدی از ابعاد جامعه است.
این نوع جنبش‌‌ها، «معطوف به هنجار» شمرده می‌شوند یعنی در صدد جاانداختن هنجاری نسبتاً فراموش شده هستند. مثلاً جنبش‌هایی که در ارتباط با حقوق کار، حقوق زنان یا حقوق معلولان به وجود می‌‌آیند. جنبش سیاهان آمریکا به رهبری مارتین لوترکینگ که موفق شد اصلاحات قانونی فراوانی در جامعه آمریکا برای رفع تبعیض به وجود آورد یکی از معروف‌ترین جنبش‌های اجتماعی اصلاحی است.
۲ـ جنبش‌های مقاومت (resistance movements): جنبش‌های محافظه‌‌کارانه‌ای هستند که خواهان حفظ وضع موجود و مخالف تغییر یا خواهان تغییر اما به سوی وضع گذشته‌اند. این جنبش‌ها معمولاً در برابر جنبش اصلاحی به وجود می‌آیند. مانند جنبش سفید‌پوستان آمریکا در برابر جنبش سیاهپوستان.
۳ـ جنبش‌های خودبیانی (expressive movements): این جنبش‌ها بیشتر در پی ابراز احساسات خاص، تایید و تحکیم ارزش‌ها و باورهای موجود یا تبلیغ فکر و مکتب جدیدی است و معمولاً با حاکمیت‌ها مناقشه‌ای ندارد. افراد درگیر این جنبش‌ها بیشتر در پی ابراز و تبلیغ باورهای خود و قبولاندن آن به دیگرانند. این جنبش‌ها بیشتر ماهیت فرهنگی دارد. جنبش‌های حمایت از محیط‌زیست، حقوق حیوانات، پاکی هوا و طبیعت.
در صورتی که صرفاً قصدشان بالابردن آگاهی عمومی باشد در این گروه جای می‌گیرند و چنانچه قصدشان تغییر قوانین باشد در گروه جنبش‌های اجتماعی اصلاحی قرار می‌گیرند.
شورش (rebellion): به رفتار ناگهانی آشوب‌طلبانه گفته می‌‌شود که معمولاً در پی حضور جماعت (Crowd) در یک نقطه (مثلاً یک پاساژ یا سینما و …) و رخ‌دادن یک اتفاق ناگهانی، رخ می‌دهد. شورش معمولاً ناگهانی و بسیار کوتاه مدت و توأم با هرج و مرج در یک نقطه است.
کودتا: در کودتا معمولاً بخشی از طبقه حاکم با برنامه‌ریزی و توطئه پنهانی، علیه بخشی دیگر می‌شورد و تلاش می‌کند قدرت را به دست گیرد. کودتا می‌تواند از بیرون مرزها هدایت شود همچون کودتای ۲۸ مرداد ۳۲٫
کودتا تفاوت مهمی با جنبش یا انقلاب دارد. کودتاها مانند انقلاب غیرقانونی هستند اما همراه با یک جنبش توده‌ای نیستند بلکه بر اساس طرحی از پیش تعیین شده و به طور مخفیانه اجرا می‌شوند و کودتاگران پس از ساقط‌کردن دولت حاکم، جانشین آنها می‌شوند.
انقلاب (revolution): تعاریف متنوع و متفاوتی از انقلاب ارائه شده به‌طوری که تعداد تعاریف انقلاب از شمار انقلاب‌‌هایی که در جهان شده بیشتر است! بر اساس یک تعریف «انقلاب تحول جامع و بنیادین در اسطوره مسلط نظم اجتماعی و استحاله ساختار اجتماعی» است. (استنفورد کوهن) بر اساس تعریف دیگری «انقلاب عبارت است از تصرف قدرت دولتی از طریق وسایل خشن به وسیله رهبران یک جنبش توده‌ای به‌منظور استفاده بعدی از آن برای ایجاد تغییرات عمده اجتماعی» (آنتونی گیدنز) یا «انقلاب یک دگرگونی داخلی سریع، اساسی و خشونت‌آمیز در ارزش و اسطوره‌های غالب جامعه، نهادهای سیاسی، ساخت اجتماعی و همه فعالیت‌ها و سیاست‌های حکومت است» (ساموئل‌ هانتینگتون)
با مرور این مفاهیم و تعاریف ، آشکار است که رخدادهای هفته‌های اخیر کشور، نه شورش، نه آشوب و نه انقلاب است، بلکه آشکارا ماهیت «جنبش اجتماعی اصلاحی» دارد؛ هر چند عوامل و متغیرهایی از خارج در آن ورود کرده‌اند، اما شأن نزول و نقطه مبدأ آن، درخواست اصلاح برخی رویکردها و قوانین (مانند گشت ارشاد) بوده است. اگر با چنین نگاهی به این رخدادها بنگریم، نوع و سطح برخورد با آن دچار تغییر ماهوی خواهد شد و چه بساهمین امر، به مفاهمه طرفین و ایجاد آرامش پایدار کمک کنند…