فلسفه وریشه‌های تاریخی وکهن شب‌چله در بین سیستانی‌های گلستان؟؟
فلسفه وریشه‌های تاریخی وکهن شب‌چله در بین سیستانی‌های گلستان؟؟
شب چله که از مناسبت‌های مهم کیهانی ایرانیان است ودر این شب از دیرباز اقوام ایرانی دارای آداب ورسوم ویژه‌ای بوده‌اند..یکی از اقوام که در استان گلستان همانند سایر هموطنان دارای آداب ورسوم ویژه‌ای در شب‌چله هستند,سیستانی‌های گلستان می‌باشند که به سراغ محمدآذری محقق فرهنگ عامه ومدیر بنیادنیمروز رفتیم واز ایشان در خصوص شب چله در بین سیستانی‌ها وبخصوص سیستانی‌های گلستان ومازندران وخراسان شمالی سوال کردیم.

به گزارش خبرنگار ما، محمدآذری درباره فلسفه و ریشه تاریخی شب یلدا اینطور توضیح داد.

خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است.

به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه روز خورشید اندكی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌كند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد.

از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.

از گذشته‌های دور اقوام ایرانی، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند كه در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاه‌شماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است.

هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب‌چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یمن شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی ,ومهم ارزشمند دارد.محمدآذری. محقق فرهنگ عامه با اشاره به آداب ورسوم سیستانی‌ها در شب چله گفت: قبل از آنکه به مفهوم چله(یلدا) وآداب و رسوم سیستانی‌های گلستان ومازندران بپردازیم باید یک نگاهی ولو گذرا وجستارگونه به جغرافیا وتاریخ سیستان وفرهنگ سیستانی‌ها داشته باشیم وبا پیشینه تاریخی وفرهنگ کهن سرزمین فرمند سیستان بیشتر آشنا شویم. چراکه صرف دانستن اینکه این شب را چگونه سپری می کنند بدون دانستن ریشه ها ودلایل آن ؛ قطعا نامفهوم وابتر خواهد بود..

وی افزود: جغرافیای سیستان از گذشته‌های دور تاریخ، پر راز و پرغوغا بوده، جغرافیایی که جهان پهلوانان شاهنامه از آن برخاسته‌اند واین را بررسی‌های بنیادنیمروز وکتابی به نام شگفتی‌های سکستان (استان سکاها، سیستان روزگار اشکانی و ساسانی) به روشنی نشان می‌دهند

آذری ادامه داد: در حوزه تمدنی وجغرافیایی که تاریخ ایران‌زمین، در بزنگاه‌هایی تاریخی وسرنوشت سازمنزلت و بزرگی خویش را از آن دارد.  وبه باور تاریخ,کوروش هخامنشی به مردم سیستان لقب یاریگر داده، در روزگار اشکانیان شاه سیستان یا سکانشاه می‌باید تاج را بر سر شاهنشاه ایران بگذارد و در روزگار ساسانیان ولیعهد و شاه آینده برای پرورش و آموختن فرهنگ و آئین رزم و کشورداری به سیستان فرستاده می‌شد وتمام این موارد به زیبایی وروشنی در شاهنامه کتاب ورجاوند فردوسی بزرگ نگارش شده است.

 محقق فرهنگ عامه اقوام ادامه داد:همان‌گونه که در روایت‌های پهلوانان شاهنامه” بهمن و سیاوش” شاهزادگان ایران برای آموختن به این سرزمین فرستاده می‌شدند این جغرافیا دارای برجستگی‌های ویژه‌ای در حوزه اندیشه و تکاپوهای علمی ایرانیان است. آذری خاطرنشان کرد::

یکی از رموز تاریخ سیستان ؛خود کلمه و واژه‌ی نیمروز است.برمبنای باور پژوهشگرانی که پیشینه دانش کیهان شناسی و گاه شماری ایرانیان را با واژه نیمروز، یکی دیگر از نام واژه‌های اسرارآمیز، به سیستان می‌رسانند. بر مبنای این باور، خط فرضی که دنیای شناخته شده کهن را به دو بخش تقسیم می‌کرده، نیمروز یا میانگاه جهان نامیده می‌شده، همان خطی که بعدها به نصف‌النهار تغییر نام یافت، از سیستان می‌گذشته است واستعمار پیر انگلیس آن را ابتدا به فرانسه وسپس به گرینویچ تغییر داد واین هم از طنزهای تلخ تاریخ است که چگونه برخی ها برای خود پیشینه درست می کنند.

مدیر موسسه فرهنگی نیمروزسیستانی‌ها افزود: بر این باور کهن، زمانی که خورشید در وسط آسمان سیستان برسد، نیمی از جهان در شرق آن روز و قبل از ظهر و نیم دیگر در غرب آن نیز بعد از ظهر است. در همین رابطه و پیوند، “ابوریحان بیرونی” در کتاب آثارالباقیه به گفته مهندس ابوسعید سجزی می‌نویسد«که در سیستان گاه‌شماری ویژه و ماه‌های ویژه خودشان را داشته‌اند که از دیماه آغاز می‌شده است وتمام اینها ان چیزی هست که جوانان ما به بهانه‌ی شب چله باید مرور کنند وبه نسل‌های آینده منتقل نمایند».

محمدآذری با اشاره به جایگاه شب چله در بین سیستانی‌های گلستان گفت: در سیستان ودر بین سیستانی‌های گلستان ومازندران دو چله؛ چله کوچک که اصطلاح قدیمی آن «چله خوردkhoord» و چله بزرگ که به «چله کلوkalo» معروف است و این چله کوچک .

وی ادامه داد: شب اول دی‌ ماه بزرگ‌ترین و طولانی‌‌ترین شب سال و آغاز انقلاب زمستانی در تقویم ایرانی شناخته شده است.

محمدآذری در ادامه بیان داشت: شب یلدا در واقع شبی است که فردای آن تولد خورشید و نور و روشنایی است، در ایران باستان خورشید و نور جایگاه ویژه‌ای دارند و در باور‌های ایران باستان نیز وجود دارد که خورشید نقش بسزایی در حیاط و تداوم زیست بوم و زندگی آنها داشته است به دلیل همین فلسفه ونگاه بلند نیاکان ما به شب چله واینکه.

از شب یلدا به بعد تسلط تاریکی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی کمتر می‌شود و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می‌شود، سیستانیهااز دیرباز تا کنون وحتی در استان گلستان ومازندران؛تولد خورشید را که مظهر روشنایی است جشن می‌گیرند.وبراین عقیده هستند که از پس این شب به بعد روز ها که طولانی تر می شوند خورشید بیشتر در آسمان نورافشانی می کند ودر واقع پیروزی خورشید ونیکی هاست که جشن گرفته می شود واین را در جای جای شاهنامه وفرهنگ کهن می توان دید.

محقق فرهنگ عامه گلستان با اشاره به زندگی گذشتگان افزود: ایرانیان چون مردمانی شکرگذار وشادمان بوده اند از هر فرصتی برای شکر نعمات خداوند وسور(جشن) استفاده می کردند واگر نگوئیم تمام جشن‌ها وشادمانه‌هایشان برگرفته از طبیعت بوده ولی اکثریت وبخصوص برجسته ترین جشن هایشان چنین بوده است از جشن تیرگان ,مهرگان و…که باید جوانان ما با این ریشه های نیاکان خود بیشتر آشنا شوند.

محمدآذری مدیر بنیادفرهنگی نیمروز با اشاره به تاریخ کهن و ورجاوند سیستان وگاهشماری سیستانیها گفت: بنا به نوشته های تاریخی متقن,ابوریحان بیرونی می گوید: “ابوسعید سجزی، اسطرلابی ساخته بود به نام “اسطرلاب زورقی” که مبنای کارش، حرکت ماه و ستارگان بر گرد خورشید است. ابوریحان ادامه می‌دهد باوری که سخت است اما او را به خاطر ساخت اسطرلاب تحسین نمودم.”

بر پایه این آگاهی‌های تاریخی، ماه‌های کهن سیستان از دی ماه آغاز می‌شده است و “کریست” نامی بوده که با دی ماه برابر بوده و نام‌های دیگری مانند «اوسال، تیرکیانوا، رشن، رهو،کواذ»… که برابر با 12 ماه خورشیدی بوده است.در سیستان علاوه بر این ,نام‎های محلی دیگری نیز برای ماه‎های قمری وجود داشته که هنوز هم در میان سپید مویان سیستان کاربرد دارد و از ماه شوال نیز آغاز می‎شده است (عید ومیو عید و..)و به روشنی نشان می‎دهد که در سیستان سنت‎های کهن گاه شماری و تقویم وجود داشته و پاسداشت شب چله و آگاهی از زمان دقیق آن و درک انقلاب زمستانه ریشه درهمین توان علمی دانشی مردمان سرزمین هیرمند فرمند دارد که با اصول اقتصاد معیشتی دامپروری و کشاورزی پیوند داشته است واین موارد به دلیل تعلقات فرهنگی و پیوستگی معنوی وذهنی با زادگاه پدری در هرکجای جهان که سیستانیها روزگار می گذرانند حفظ شده است واکنون سیستانیهای گلستان ومازندران وسیستانیهای خراسان شمالی وتهران و..نیز این گاهشماری را علی رغم شیوه زیست وتغییر معیشت کشاورزی ودامپروری به زندگی مدرن وشهرنشینی کماکان حفظ کرده اند.

مدیر کانون فرهیختگان سیستانی با اشاره به اثرگذاری فرهنگ غنی ایرانی وگاهشماری وآداب ورسوم سیستانیها بر فرهنگ غرب واروپائیان گفت:بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد.

فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌كنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد. .

هرچند این روزها برای ما یلدا تولد خورشید است اما برای ایرانیان قدیم بیشتر طولانی‌ترین شب سال بود. شبی نحس که اهریمن تاریکی در آن ترک‌تازی می‌کرد.

برای همین بود که ایرانی‌ها در آن تا تولد خورشید دور آتش جمع می‌شدند و سفره پهن می‌کردند. ایرانیان باستان برای آنکه شب یلدا را به رغم اهریمن بدکنش به خوشی بگذرانند، آخرین بازمانده‌های میوه‌های پاییزی را جمع می‌کردند و بر سفره‌شان می‌گذاشتند و آن را نثار اهورامزدا می‌کردند.

وی افزود:بسیاری از آداب ورسوم کهن ایرانی پس از ورود دین مبین اسلام همچنان توسط دین مبین اسلام در بین ایرانیان حفظ شد.که این بیانگر غنی فرهنگ ایرانی وسعه صدر فرهنگ اسلامی واحترام به اداب ورسومی است که در مسیر حفظ کرامت انسان وبخصوص صله‌رحم وپاسداشت وشکرگذاری نعمت‌های خداوند می باشد.

محقق فرهنگ سیستان در زمینه آیین شب یلدا در فرهنگ مردم سیستان، اظهار داشت: بسیاری از پژوهشگران هم روزگار ما بر این باورند که سنت‎های مسیحی امروز بسیار وامدار فره و فرهنگ ایرانیان است و هم ریشگی کریست با کریسمس نیز دور از این باورها نیست. هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما اخیراً آنان نیز می‌كوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند.

در گاهشماری نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌كتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌كند. از آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.پایان بخش اول