زمستان وقت سفر به آلاشت نیست؛ولی آلاشت برفی دیدنی است
زمستان وقت سفر به آلاشت نیست؛ولی آلاشت برفی دیدنی است
آلاشت یکی از شهرهای سوادکوه و واقع در استان مازندران است. این شهر در فاصله ۲۵۰ کیلومتری شمال‌شرق تهران قرار دارد. پس می‌توانید خودتان را برای سفری یک‌روزه و هیجان‌انگیز آماده کنید.

به گزارش ندای تجن به نقل از ارمون آنلاین-آلاشت در ارتفاع ۱۹۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. سفر به شمال برای بسیاری از افراد خوشایند نیست. رطوبت هوای اکثر مناطق شمالی بیش از حد تحمل بسیاری از مسافران است. به همین خاطر معمولاً در فصل تابستان، بسیاری از مسافران مقاصد خنک‌تر را برای سفر انتخاب می‌کنند. این در حالی است که تابستان و گرما در آلاشت هیچ تعریفی ندارد. در حقیقت آلاشت یا یخبندان است، یا هوای خنکی دارد!

بسیاری از مسافران، آلاشت را به شهری بر فراز ابرها می‌شناسند. زمانی که پای صحبت مسافرانی که از آلاشت باز می‌گردند بنشینید، همگی مناظری یکسان از همنشینی با ابرها را برای شما تعریف می‌کنند. تصور کنید برفراز یک تپه سرسبز و تماشایی حضور دارید. این شهر یکی از زیباترین تصاویری که در زندگی خود تصور می‌کنید را به شما هدیه می‌دهد.

بهترین زمان سفر به آلاشت

هیچ شکی در این نیست که این شهر هوایی سرد و کوهستانی دارد. مسیر دسترسی به این شهر دشوار است. بخش‌هایی از این جاده فاقد آسفالت بوده و به همین خاطر تردد از آن حتی در روزهای بارانی نیز دشوار خواهد شد. به همین خاطر سفر به این شهر زیبا در ۶ ماه دوم سال توصیه نمی‌شود. با وجود این، بسیاری از مسافران عاشق طبیعت، درباره زیبایی طبیعت آلاشت در پاییز به‌حدی عاشقانه صحبت می‌کنند که شیفته آن می‌شوید.

درباره تاریخچه آلاشت اطلاعات دقیقی در دست نیست. البته می‌توان گفت که هنوز حفاری خاصی در این منطقه انجام نداده‌اند. به همین خاطر آثار تاریخی چندانی در این شهر یافت نشده است. بسیاری از محققان، قدمت این شهر را به حدود ۲۰۰ سال قبل نسبت می‌دهند. برخی بر این باور هستند که پدربزرگ رضاخان بزرگ، پایه‌گذار این شهر بوده است.

همان طور که می‌دانید، شهر آلاشت زادگاه رضاخان است. حال خانه پدری او را به موزه مردم‌شناسی آلاشت تبدیل کرده‌اند. در این موزه می‌توانید با روزمرگی زندگی مردم این شهر آشنا شوید. این موزه بهترین روش برای آشنایی با فرهنگ و زندگی مردم این شهر است. این خانه دو طبقه دارد. حتی ظاهر خود خانه نیز یک موزه تاریخی به حساب می‌آید! بازدید از این موزه برای گردشگران و مسافران می‌تواند بسیار جذابیت داشته باشد.

رصدخانه آلاشت یا همان رصدخانه صالحی مازندران، یکی دیگر از جاهای دیدنی آلاشت است. همان طور که می‌دانید، آلاشت در ارتفاعات قرار دارد. معمولاً رصدخانه‌ها را نیز در ارتفاعات بنا می‌کنند. همین مسئله باعث شد تا در سال ۱۳۸۶، اولین رصدخانه آماتوری مازندران را در این شهر بنا کنند. این رصدخانه یکی دیگر از جاهای دیدنی آلاشت محسوب می‌شود. این رصدخانه دارای یک تلسکوپ ۱۴ اینچی، یک تلکسوپ ۶ اینچی و ترازوی نجومی است.

محوطه تاریخی این شهر یکی از جاهای دیدنی آلاشت محسوب می‌شود. بخشی از این شهر هنوز هم از دوران قاجار دست‌نخورده باقی مانده است. خانه‌های چوبی با سقف شیربانی متعدد را می‌توانید در این محوطه مشاهده کنید. این محوطه همان جایی است که در کتاب فارسی اول دبستان خود درباره شمال کشور می‌خواندیم این محوطه یکی دیگر از جاهای دیدنی آلاشت است که حتماً باید از آن دیدن کنید.

معبد دختر پاک را در حقیقت می‌توان یکی از مهم‌ترین جاهای تاریخی این شهر دانست. این معبد یک مکان کاملاً مقدس است. شاید جالب باشد بدانید که فقط بانوان حق ورود به این معبد را دارند. مردم محلی بر این باور هستند که اگر مردی وارد این معبد شود، مار او را نیش می‌زند!

برخی افراد بر این باور هستند که با دوشیزه پاک‌دامن در دوران ساسانی که جزء زنان بزرگ در آیین زرتشت بودند، در این مکان به خاک سپرده شده‌اند. جالب اینجاست که برخی دیگر این معبد را بخشی از معبد آناهیتا می‌دانند. به هر صورت معبد دختر پاک یک معبد تاریخی و بسیار زیبا در این شهر است.

از دوران بعد اسلام، مساجد همیشه یکی از جاهای دیدنی مهم به حساب آمدند. مسجد امام حسین یکی از جاهای دیدنی آلاشت است. این مسجد در بین سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۳ و در دوران پهلوی دوم ساخته شد. این مسجد به ‌حدی با بافت درختان و جنگل یکی شده است که اصلاً احساس نمی‌کنید که وصله ناجور در طبیعت باشد. گلدسته‌های زیبای این مسجد در بین گردشگران شهرت بسیاری دارد.

در این شهر شما می‌توانید انواع کلبه، سوئیت، اتاق یا ویلای شخصی را کرایه کنید. بسیاری از این کلبه‌های چوبی در میان جنگل قرار دارند و می‌توانید اقامتی رؤیایی را تجربه کنید. تصور کنید درون شومینه چوب بریزید. چوب‌ها آرام آرام بسوزند. از پنجره نمای کوهستان را تماشا کنید. روی زمین که راه می‌روید چوب‌ها صدای چرق چرق می‌دهند. یک قوری فلزی را روی آتش شومینه قرار می‌دهید. یک لیوان چای لاهیجان برای خود می‌ریزید و در ایوان روی صندلی.

فاصله آلاشت تا تهران حدود ۲۵۰ کیلومتر و فاصله آلاشت تا ساری حدود ۱۱۰ کیلومتر است. اگر تهران را مبداء حرکت قرار دهید، باید خودتان را به بزرگراه بابای یا زین‌الدین شرق برسانید. وارد جاده جاجرود یا بزرگراه تهران – پردیس شده و مسیر را مستقیم تا رودهن ادامه دهید.

از ساری نیز باید وارد جاده فیروزکوه شوید و مسیر را به‌سمت قائم‌شهر ادامه دهید. از قائم‌شهر به‌سمت شیرگاه حرکت کرده و نهایتاً دقیقاً همانند مسیر قبلی از کنار جاده فری کری کلا و دانشگاه آزاد سوادکوه، خودتان را به آلاشت برسانید.

اگر عاشق سفر ریلی هستید، می‌توانید خودتان را به ایستگاه پل سفید برسانید. این ایستگاه فاصله کمی تا آلاشت دارد. از آنجا نیز می‌توانید از تاکسی شخصی برای دسترسی به آلاشت استفاده کنید. این سفر ریلی از میان مناظر بکر و تماشایی عبور می‌کند و بسیار خاطره‌انگیز است. حتی برای استفاده از اتوبوس نیز باید همین مسیر را انتخاب کنید. معمولاً مسافران به پل سفید می‌آیند و از آنجا با مینی‌بوس به‌سمت آلاشت حرکت می‌کنند.

هنوز در کوچه و پس کوچه ها و محله های آلاشت یا آشیانه عقاب ها، صدای شانه و ماکوی جاجیم بافان به گوش می رسد و زندگی در این شهر “ملی جاجیم” جریان دارد.

جاجیم، دستبافته هنرمندان زنان و بانوانی است که کوبه های جاجیم بافی، تار و را به پود گره می‌زنند تا نقش و نگاری از زندگی را در آن نقش بندند. روزگاری در هرخانه و کاشانه آلاشت، کارگاه جاجیم بافی برپا بود و اکنون صدای کوبه ها را از چند کارگاه کوچک خانگی می‌توان شنید و بسیاری از کارگاه‌ها و دارها طی سال‌های سال برچیده شدند. جاجیم از کهن‌ترین صنایع دستی مردان و زنان مازندران سوادکوه است که با تاروپود مردمان این سرزمین گره خورده و اکنون به سختی نفس‌هایش را می‌کشد.

آلاشت شهر جاجیم به بافنده‌ها و هنر قدیمی شهره است و در کوچه پس کوچه‌هایش می‌توان صدای شانه، کرچال و ماکو را شنید و این میراث گذشته تاکنون نسل به نسل منتقل شده است. چارگل، خشتی و آفتابگردان، راه راه‌های رنگارنگ، نقش مایه‌های ذهنی هستند که با ضربه‌های شانه چوب، ضرباهنگ زندگی را طنین انداز می‌کند.

این بار که قصد سفر به شمال کردید اگر تا به حال آلاشت را ندیده اید این بار ببینید! زمستان آلاشت هم بی نظیر است؛ باور نمی کنید؟ امتحان کنید. به کوچه پس کوچه ها قدم بگذارید و هنر دستان جاجیم بافها را بشنوید؛ سوغات که بردارید خوشحال تر می شویم.