به گزارش ندای تجن – یکی از روزنامه نگاران استان یادداشتی درباره حجاب بانوان به رشته تحریر درآورده است که بدین شرح است: برای نابودی یک ملت کافی است بنیاد خانواده و در راس آن زن را نابود کنی… رابرت مرداک تاریخ تمدن ایران باستان شاهد این مدعا است که زن ایرانی همیشه باوقار، متین، […]
به گزارش ندای تجن – یکی از روزنامه نگاران استان یادداشتی درباره حجاب بانوان به رشته تحریر درآورده است که بدین شرح است:
برای نابودی یک ملت کافی است بنیاد خانواده و در راس آن زن را نابود کنی… رابرت مرداک
تاریخ تمدن ایران باستان شاهد این مدعا است که زن ایرانی همیشه باوقار، متین، پوشیده و اثرگذار بوده است. نقوش بجا مانده در تخت جمشید و معماری پله های آن بخوبی اثبات می کند که زن در ایران از جایگاه رفیع و ممتازی برخوردار بوده است.
با ظهور اسلام در ایران زن ایرانی در سایه تعلیمات دینی موقعیت والاتری یافت و نقشی حساس بعهده گرفت. نقشی که هرگز یک مرد نتوانست همانند او در جامعه تاثیرگذار باشد.
با گسترش نفوذ بیگانگان در پادشاهی ایران طی ادوار مختلف سلسه های گوناگون بویژه از صفویان به بعد و علی الخصوص دوره قاجاریه زن هرچند در پستوخانه ها جا داده شده بود لیک در سرنوشت یک کشور تاثیر پیدا کرد. شهادت امیرکبیر نمونه ای از نفوذ زن در سیاست کشور است.
دوره پهلوی دوم زن از جایگاه اصلی خود دور گشت و تبدیل به کالا شد. کالایی برای تبلیغات و هوسرانیها… هرچند زنان شریف هم در جامعه حضوری شایسته داشتند لیک نوع نگرش و تعریف زن در این دوره بیانگر اوج فاجعه برای جایگاه زن تلقی می گردد.
با انقلاب اسلامی زن توانست در عرصه مدیریتی و تصمیم سازی نقشی فعال و پویا پیدا کند لیک یک سو نگری و سنتی تعصبی نگاه کردن به زن سبب شد بین ارزشهای اسلامی با حضور زن تعریفی غیر استاندارد و غیردینی ایجاد شود.
پوشش تک رنگ و عدم الگوسازی در پوشش زن متناسب با ارزشهای اسلامی رفته رفته نگاه به زن را محدود نمود. نبود مکان های مناسب برای زنان در جامعه سبب شد تا این بخش مهم اجتماع احساس سرخوردگی کند و همین عارضه موجب اختلاف نظر بین جامعه در خصوص حضور زن در اجتماع شد.
پسر حق داشت هرجور می خواهد بپوشد و رفتار کند لیک دختر محدود شد به محیط های بسته، دختر حق نداشت در جامعه بخندد، دختر حق نداشت تنها مسافرت کند یا در جمع دخترانه لیک در جامعه راحت تردد کند.
محدودیت برای زن و دختر آهسته آهسته او را نسبت به نگاه مردانه معترض کرد و با اولین فرصت به نوعی تلاش نمود تا خویشتن را تخلیه نماید.
استادیوم از زنها گرفته شد… در پارکها محدود شدند… با گسترش ماهواره و تبلیغات هدفمند دشمن زن را بسوی پوشش آزاد و ناهنجاریها دعوت کردند و یادمان باشد بخاطر چند تار مو بعضی ها چگونه آنان را در جامعه مورد هتک حرمت قراردادند.
یواش یواش مهمانی های خصوصی لیک مختلط و عروسی ها، ناخواسته تعریف نامتعارفی از پوشش زن ایجاد شد، مانتوهای کوتاه… مانتوهای جلوباز یکدفعه فراوان و ارزان تر توزیع شد. و متولیان فرهنگی اجتماعی فقط تماشا کردند بجای آنکه الگوسازی کنند و تنوع رنگ و لباس ایجاد کنند.
فشن مدهای لباس زیرپوستی گسترش یافت… در فیلمهای تجاری سینمایی ارتباط غیر منطقی زن و مرد را ترویج کرد… رسانه های زرد تیتر اول عکس و خبر خود را بسوی زن با فرهنگ غربی سوق داد… در مدارس دخترانه که اتفاقاً کاملا محصور به حضور زن بود باز تصمیم منطقی گرفته نشد… در عرصه ورزشی زنان تا سالها جایی نداشتند…
حال بنگرید، زن می بیند مرد آزادانه در جامعه می چرخد لیک او همچنان در حصاری از تعصبات غلط و یکسویه زندگی می کند. عمده فیلمهای ما زن را یا توسری خور و هرزه نشان داد و یا فقط عزلت نشین خانه و محصور به محدوده معین در حالی دین مبین اسلام هرگز چنین جایگاهی را برای زن تعریف نکرده است نمونه اش خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها یا خانم زینب کبری سلام الله علیها نمونه بارز و شایسته از جایگاه زن در اندیشه اسلامی هستند
اکنون تمام قدرت رسانه ای دشمن با هزاران ترفند و مکر تلاش کرده و می کنند تا زن ایرانی را مقابل مرد و جامعه ایرانی قرار دهند با شعار « زن، زندگی و ازادی» محور قرار دادن زن که اتفاقاً ابزاری توانا برای این نیرنگ دشمن است و بدلیل رفتار و نگاه غلط مردانه به زنان موجب فریب خوردن دختران و زنان ما را فراهم کرده است. و جالب اینکه مردان هم همراهیشان می کنند اما کدام مرد؟
مردان هوسران و چشم چران بیشترین حامیان شعار زن زندگی آزادی هستند. مرد باغیرت ایرانی در هیچ بزنگاه تاریخی پشت زن ایرانی پنهان نشده است و یادمان باشد همین مرد ایرانی بود که برای پایین آوردن پیکر عریان زن شهیده ایرانی چهار شهید داد تا ناموس وطن در دید نامحرم نباشد.
ادامه دارد
بهزاد مختاری