به گزارش ندای تجن- یادداشت دوم بهزاد مختاری را در متن زیر بخوانید:
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما گرد جهان می چرخیم
در بازی شطرنج گاهی حریف مهره سوزی می کند تا سرنوشت بازی را به نفع خود تغییر دهد لیک در بازی شطرنج زندگی، مدیران مهره سوزی می کنند تا فرصتها از دست برود. به شرطی که قدرت همچنان در اختیار آنان باشد.
داعیه جوان و جوانگرایی دارند اما همچنان میز قدرت را دو دستی چنان چسبیدهاند که انگاری ارثیه پدری ایشان است.
جوان واژهای زیبایی برای جذب است ولی فقط جهت حضور در میدانی که نقشش را مدیر تعیین کند و بستری برای ادامه حضور در قدرت باشد والا جوان از نگاه مدیر هنوز خام و بی تجربه است.
برای استخدام مدیر در کنار تمام آیتمهای گزینشی بحث حداقل پنج سال سابقه را الزامی می کنند و چون جوان متخصص هنوز کار اجرایی ننموده پس نمی تواند آن شغل را نصیب خود سازد، برای همین این دور تسلسل باطل مانع حضور جوان در پستهای مدیریتی خواهد شد.
اینجا جوان دو راه دارد یا جلای وطن کند و یا به مشاغل غیرتخصصش ادامه حیات دهد. البته موقع انتخابات باز جوان ارزشمند می شود زیرا او رای است و نیاز به رای او!!!
یکی از دلایل پایین آمدن مشارکت در انتخابات همین بی توجهی به جوان است.
در حیطه ورزش و هنر کمی تامل کنید بفراست می فهمید که جوان باید با هزینههای شخصی فعالیت کند و وقتی مدال آورد یا اثر فاخر ایجاد نمود این مدیران هستند که عکسهای یادگاری گرفته و پشت تریبون رسانه از برنامهریزی و مدیریت خود حماسه ها خلق می کنند. چند قهرمان ورزشکار و هنرمند مولف نام ببرم که حتی با وجود افتخارآفرینی هنوز در غم نان و کار رها شدهاند.
از افزایش سن جمعیتی حرفهای نگران کننده زده میشود اما جهت تسهیل رشد جمعیت اقدامی شایسته و تاثیرگذار صورت نپذیرفته است. اجاره مسکن و هزینههای زندگی آیا اجازه افزایش جمعیت می دهد؟ چرا آمار طلاق و کاهش سن طلاق بالا رفته و در مقابل ازدواج و فرزندآوری کاهش چشمگیری داشته است؟
چه تعداد جوان بالای بیست و پنج سال هنوز مجرد هستند و تمایلی به ازدواج ندارند و اگر ازدواج هم کنند علاقهای به فرزندآوری ندارند؟
براستی سوای از هزینههای نجومی تهیه جهیزیه و مراسم عقد و عروسی، تهیه مسکن، آیا با این حقوق های ناچیز میتوان به فرزندآوری روی آورد؟
اخیرا در سایتها اشاره شده که قسط وام مسکن ملی ده میلیون تومان است! خدایی با حقوق زیر ده میلیون چگونه میتوان فقط قسط ده میلیونی پرداخت نمود، پس سایر هزینههای زندگی چگونه تامین گردد؟
ادامه دارد
بهزاد مختاری