ندای تجن- یادداشت زیر از طرف کارمند نرگس رضازاده مشاور و مددکاري اجتماعي کلانتري 12 بابلسر به دست ما رسید که به این شرح است:
برگه طلاق را امضا کرديم و طلاق انجام شد
برگه طلاق رو امضا کرديم و طلاق انجام شد، ديگه تحمل زندگي با يه همسر سرطاني رو نداشتم…
وقتي خواستيم از دفتر طلاق خارج بشيم نسرين يهو اومد جلو و بدون مقدمه گفت منو ببوس…
من که گيج شده بودم! نميدونم هدفش چي بود چون از هم جدا شده بوديم و ديگه محرم نبوديم ولي رفتم جلو ازش علت درخواستش و پرسيدم!
گفت: تحملشو داري؟ گفتم آره بگو…گفت شب اولي که با هم بوديم يادته چه قولي بهم دادي؟هر چي به خودم فشار آوردم چيزي يادم نيومد!! بهم گفت زياد فکر نکن ميدونم يادت نمياد ازت بيشتر از اينم نميشه توقع داشت مهردادجان.
فقط اينو بدون يه زن تمام تاريخ ها و خاطرات مهم زندگي و در حافظش ثبت ميکنه چه خوب باشن چه بد…تو حتي يادت نمياد چقدر منو دوست داشتي !!!!درسته من الان سرطان دارم و اين حق توئه نخواي با من زندگي کني و اصلا از بابت اين موضوع ناراحت نيستم..تمام ناراحتي من از فراموش کردن حرفته…
حرفاش مثل پتک توسرم کوبيده مي شد خيلي آروم و متين حرف ميزد اما هر کلمش مثل پتکي بود که رو سرم ميکوبن واقعاً فراموش کرده بودم چه حس و احساسي بهش داشتم و چقدر سنگ دل شده بودم که ديگه نمي خواستم ماه هاي آخر کنارش زندگي کنم.
بهم گفت: تو اون شب پيشوني منو بوسيدي و گفتي اين بوس تا ابد اينجا يادگار بين من و توست و منم گفتم اگر نشد چي ؟ گفتي بوس و پس ميگيرم!!!!حالا هم مي خوام ازت که بوستو پس بگيري …
تقريبا چند نفري دورمون جمع شده بودن و داشتن به حرفامون گوش ميدادن و منتظر واکنش من بودن..
آه چه قدر سنگ دل شده بودم .. خيلي خودم رو کنترل کردم که اشکي نريزم .. بغض حسابي گلوم رو گرفته بود آرامش نسرين و حرفايي که زد و نگاه سنگين اطرافيان که کاملا مي شد حسش کرد و اينکه منو يه موجود ديو صفت ميدونن از درون خردم کرد و فهميدم چقدر حقيرم..
زود باش مهرداد بوستو پس بگير!
دوباره به خودم اومدم…بهش نزديک شدم و پيشونيشو براي آخرين بار بوسيدم. ازم تشکر کرد و رفت… نسرين 5 ماه بعد به خاطر سرطان خون توي بيمارستان فوت شد و من سالهاست که تنهام…
نظر کارشناس
گاهي طلاق اجتناب ناپذير است بيماري مي تواند يکي از دلايل باشد اما مفهوم وفاداري فقط به خيانت نکردن نيست ،اينکه ما بتوانيم خوب و بد همسرمان را بپذيريم و در موقعيت هاي سخت در کنار همديگر باقي بمانيم اوج وفاداري است. ورشکستگي، بيماري، فوت و اتفاقات تلخ ديگر به قول مراجعم بوسه هاي اول و قول هاي اول زندگي مان را از ياد نبريم.
وقتي خداوند شرايط سختي را پيش رويتان قرار مي دهد، خودش نيز شما را در عبور از ان ياري مي کند، در هر بالا و پايين درس هايي مي آموزد که باعث قوي شدنتان مي شود.
تهيه و تنظيم: کارمند نرگس رضازاده مشاور و مددکاري اجتماعي کلانتري 12 بابلسر