فضای مجازی
فضای مجازی
در يك كلام «فضاي مجازي» را نه مي‌توان انكار كرد و نه سانسور يا محبوس ساخت.

«فضاي مجازي»، چنان تعاريف مفهومي و كاربردي يافته است كه امروز در مباحث جامعه‌شناسي ارتباطات، مركزيت و محوريت اصلي دارد. تأثير آن در ديگر حوزه‌هاي علوم انساني، به ويژه در علوم سياسي و اقتصاد، چنان حائز اهميت است كه بخشي از فراگيري دانش در آموزش عالي اغلب كشورها شده است.

اين روزها كه موضوع و موضوعيت «فضاي مجازي» در جامعه و كشورها مطرح است به پيشنهاد و تشويق دوستانم در چند شماره «محك» به شرح و نقد آن مي‌پردازم.

چندي قبل مقاله «مروري بر زمينه‌هاي تأثير فضاي مجازي بر نظريه‌هاي ارتباطات» در يكي از سايت‌ها انتشار يافت كه خلاصه‌اي از آن را به اطلاع خوانندگان محك مي‌رسانم:«… كار كردها و تفاوت‌هاي فضاي مجازي با ساير رسانه‌ها باعث شده كه تصور شود عرصه علم ارتباطات در حال تجربه كردن يك تغيير بسيار اساسي است در واقع گروهي از متفكران معتقدند اين تغييرات به ظهور نظريه‌هاي جديدي در حوزه علم ارتباطات منتهي شده است. فضاي مجازي هم مثل ساير رسانه‌ها با انسان سروكار دارد و نتايج تحقيقات جديد نشان داده كه پي‌آمدهايي كه به اين رسانه نوظهور نسبت داده مي‌شود، مبالغه آميز است. تحقيق در فضاي مجازي با استفاده از نظريه‌هاي موجود نشان مي‌دهد كه اين نظريه‌ها برفضاي مجازي هم تبيين‌هاي قابل قبولي ارائه مي‌كنند.»

شناخت واژگان كليدي فضاي مجازي، اينترنت، نظريه‌هاي ارتباطات و فرهنگ مجازي، سپهري از واقعيات ارتباط جوامع و كشورها به دست مي‌دهد كه به قول «مارشال مك لوهان» آن را مي‌توان «دهكده جهاني» ناميد.

مجموعه ارتباطات بشر، از آن جهت كه هم‌«سرعت» و هم حجم گسترده، متنوع و فراگير «داده‌ها» يا اطلاعات را در اختيار خود دارد؛ اولاً، دانستن را در سراسر جهان آسان، فراگير و به قول معروف «سهل‌الوصل» كرده است؛ ثانياً، بنياد «تحكم» حاكميت‌ها و دولت‌ها را متزلزل و در بسياري از ميدان‌هاي زيست عمومي جوامع ناكارآمد كرده است.

در فوريه سال 2006 ميلادي تعداد كاربران اينترنتي در جهان از مرز يك ميليارد نفر گذشت. در فاصله سال‌هاي 2000 تا 2006 ميلادي، رشد تعداد كاربران اينترنتي در جهان بيش از 200درصد افزايش يافت. آمار در مورد ايران كمي متفاوت است ونشان مي‌دهد در ايران اين رشد فراگيري بيش از «3100» درصد افزايش داشته است!

دانش ارتباطات گام به گام با پيچيدگي‌هاي فني در مجموعه بخش‌هاي ارتباطي جوامع و كشورها حركت و رشد كرده است تا آنجا كه مجموعه تعاريف از نظام‌هاي حاكم و مجموعه تعاريف سنتي از تعاريف دولت و دولتمداري را از يكسو و كنش‌ها و واكنش‌هاي فردي و اجتماعي را از سوي ديگر در سراسر جهان متحول كرد.

نويسنده: «مروري بر زمينه‌هاي تأثير فضاي مجازي بر نظريه‌هاي ارتباطات» مي‌نويسد: «وقتي صحبت از فضاي مجازي به ميان مي‌آيد، مردم اغلب به كامپيوتري فكر مي‌كنند كه به اينترنت متصل است در حالي كه اين فقط بخش بسيار كوچكي از فضاي مجازي را تشكيل مي‌دهد. از نگاه ديويد بل (2001) فضاي مجازي فقط مجموعه‌هايي از سخت افزار نيست، بلكه مجموعه‌هايي از تعاريف نمادين است كه شبكه‌هايي از عقايد و باورها را در قالب داد و ستد، رد و بدل مي‌كنند. فضاي مجازي در واقع نامي است كه تعداد زيادي از كاربردهاي امروز فناوري‌هاي جديد ارتباطي را در بر مي‌گيريد.»

امروز بعد از سال‌هاي سال و رشد گسترده فنون ارتباطي و همزمان سرعت در انتقال داده‌ها (اطلاعات) بسياري از محدوديت‌ها يا تعريف مرزهاي ارتباطي شكسته شده است. اگر برخي از جامعه‌شناسان علوم ارتباطات، جهان را با درهم تنيده شدن شبكه‌هاي ارتباطي كه «فضاي مجازي» نام گرفته، همچون چرخش خون در ساختار جوامع تعريف مي‌كنند. بيان واقعيت انكار ناپذير مفهومي به نام «فضاي مجازي» است. امروز برخي از فيلسوفان مي‌گويند و مي‌پرسند تعاريف «مرزها» در انديشيدن و به‌كارگيري انديشه كجاست و چگونه شناخته مي‌شود!؟

در يك كلام «فضاي مجازي» را نه مي‌توان انكار كرد و نه سانسور يا محبوس ساخت.

پرسش اين است آيا دولت‌ها و جوامع فكري و دانشگاهي بدون «تدبير» و «عقلانيت» به واقعيت فضاي مجازي مي‌نگرند و خود را تسليم و پذيرش «هرچه بادا باد» كرده‌اند؟ يا برنامه‌سازي و برنامه‌ريزي دقيق و بسيار كاربردي براي آن دارند و به اجرا در آورده‌اند!؟

  • منبع خبر : روزنامه اطلاعات